سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگی یک جاده بن بست است در اخرش نوشته برگشتن ممنوع است
پیام‌رسان |شناسنامه| ایمیل | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو |  Atom  |  RSS 
خداوند، دنیا را به کسی که دوست داردو کسی که دوست ندارد، می دهد؛ امّا دین را جز به کسی که دوست دارد، نمی دهد . پس خداوند به هرکه دین داده، دوستش داشته است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
» درباره خودم
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :1896
بازدید امروز :0
بازدید دیروز :1
» لوگوی وبلاگ
زندگی یک جاده بن بست است در اخرش نوشته برگشتن ممنوع است
» آوای آشنا
» أطلب الحاجه من ابو الائمه الاطهار وحاشا یخیبک

زهرا اگر نبود علی همسری نداشت

 در آسمان سوخته بال وپَری نداشت

آنچه هستی هدیه خدا به توست آنچه می شوی هدیه تو به خدا
پس بی نظیر باش چون بی نظیر خلق شدی

بسم الله الرحمن الرحیم

والصلاة والسلام على أبو القاسم محمد صلى الله علیه وعلى أله الطاهرین , واللعنة الدائمة على أعدائهم آل أمیة الشجرة الملعونة

الصادق (ع) أنّه قال

« أن سورة الفاتحة لو قرئت سبعین مرّة علی میت فقام حیاً لم یکن ذلک عجباً »

فلا تبخل

علی چان کوفیان با کیاست ..

 جدا کردند دین را از سیاست
نماز بی ولایت بی نمازیست .

 تعبد نیست نوعی حقه بازیست

 لبریز عطر یاس شد ..

 نوبت جانبازی عباس شد 

  عالم بی عمل درخت بی ثمر است

أطلب الحاجه من ابو الائمه

الاطهار وحاشا یخیبک

یاعلی مدد

یاعلی مدد

یاعلی مدد


یامهدی مدد

یامهدی مدد

ریامهدی مدد

یامهدی مدد

نادى علی مظهرالعجائب

تجده عونا لک فی النوائب
کل هم وغم سینجلی

 بولایتک یاعلی یاعلی

  

اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام
مهتاب خوش بتاب به کاشانه علی ..

. خاموش کشته روشنی خانه علی
عالم سیاه بوش بود در عزای او ...

 تنها نکشت کوفه عزا خانهْ علی
باشد علی جو شمعی و اطراف بسترش ...

 اطفال خسته دل همه بروانهْ علی
ریزد ز دیدهْ اختر اشک از غم بدر ...

 زینب که هست کوهر یکدانهْ علی
تاریخ شاهداست که مظلومی علی ...

 بیدا بود ز دفن غریبانهْ علی
کردیده در شکفت جهان و جهانیان ...

از عزم جزم و همّت مردانه علی


علی مولای مظلومان عالم
بگو از نارفیقان چون بنالم
از آن شامی که سر در چاه کردی
مرا از درد خویش آگاه کردی

طنین ناله در افلاک افتاد تمام آسمان

بر خاک افتادپر و بال تو ((زهرا))

 را شکستند تو را با ریسمان فتنه

بستندکدامین شب از آن شب تیره

 تر بودکه زهرا حایل دیوار

و در بودزمان بر سینه خود سنگ

 می کوفت زمین از داغ

زهرا شعله ور بودتو

 می دیدی ولی لب بسته بودی

 که آیین محمد در خطر بود؟ندانستم

که در چشم حقیقت

کدامین مصلحت مد نطر بودگلویت

 استخوانی اتشین داشتکه فریادت

 فقط در چشم تر بود؟فدای تیغ

عریان تو گردمکسی آیا زتو

 مظلوم تر بود؟مه خورشید طلعت کیست؟

 زهرا چراغ شعله خلقت کیست ؟

 زهراپس از زهرا علی بی همزبان شداسیر

 امتی نامهربان شدعلی تنهاست

در یک قوم گمراه زبانش را که

 می فهمد به جز چاهپس از او

 کیسه نان و رطب کو صدای

 ناله های نیمه شب کوخدایا کاش

 آن شب بی سحر بودکه تیغ

 ابن ملجم شعله ور بوداذان گفتند و ما در

 خواب بودیمعلی تنها به مسجد

رهسپر بوددر آن شب تا قمر

 در عقرب افتادغم عالم

 به دوش زینب افتادفدک

 شد پایمال نانجیبانعلی لرزید و در تاب

 و تب افتادیقین دارم به جرم فتح

 خیبر فدک در دست ال مرحب

افتادعلی جان کوفیان

غیرت ندارندکه فرمان

تو را گردن گذارندعلی جان کوفیان

 با کیاستجدا کردند دین را از سیاستبنام

 دین سر دین را شکستند دو بال مرغ امین را شکستند 

لطمیات لطمیات فارسی حمل من هنا

 

 

 

 

صغیرم

عاشورا آمد

بار لاها

بنما نظر

آهسته را

نغمهاى 

نغمهاى

نغمهاى

خدایا من  

 



  • کلمات کلیدی :
  • :: 88/6/4:: 12:37 صبح | نظرات دیگران ()

    » لیست کل یادداشت های این وبلاگ